سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عجب درد تاریکیست درد خواستن

نادانى بود به دنیا آرمیدن و ناپایدارى آن را دیدن و کوتاهى در کار نیک با یقین به پاداش آن زیان است ، و اطمینان به هر کس پیش از آزمودن او ، کار مردم ناتوان . [نهج البلاغه]

نویسنده:   سارا(86/7/6 ::  3:32 عصر)

اگر خداوند مردم را به خاطر اعمالی که انجام می دهند مجازات کند جنبنده‏ای بر پشت زمین باقی نمی‏ماند.«آیه45  سوره فاطر»

همه می‏ترسند اما من نترسیدم، چشمان زودباورم گمان می‏کردند می‏شود خیلی زود به آدمیان بفهمانند که می‏شود سرنوشت را مطلبق میل عوض کرد. نمیدانم! شاید این تنها یک خیال تند و ساده لوحانه بود،  شاید من رسیدن به آرزوهایم را خواب دیده‏ام! نمی‏دانم حق با کیست ولی دیگر جرئت ندارم با سرنوشت گلاویز شوم، هنوز هم باور نمی‏کنم که اینطور در تراکم تاریکی دست وپا می‏زنم ، واقعا من از زندگی چه فهمیدم ؟! جز فنا شدن خواسته های پاک و ساده‏ام ؟! جز نق‏نق بی‏حاصل دل خسته‏ام؟! جز این حس وحشت آور شکست که مدام در تعقیب من است؟! 
واقعا سهم من از این زنده‏بودن چیست؟؟؟؟؟؟



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

صفحه اصلی

شناسنامه

ایمیل

 RSS 


کل بازدید:3446

بازدید امروز:4

بازدید دیروز:3


پارسی بلاگ

وبلاگ های فارسی

بخش مدیریت




اوقات شرعی


درباره خودم

عجب درد تاریکیست  درد خواستن

لوگوی خودم

عجب درد تاریکیست  درد خواستن






اشتراک

 
>

آرشیو

پاییز 1386
تابستان 1386

. با پارسی بلاگ نویسندگی را آغاز کنید