سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عجب درد تاریکیست درد خواستن

به پایان دو چیز نمی توان رسید : دانش و خرد . [امام علی علیه السلام]

نویسنده:   سارا(86/6/30 ::  4:20 عصر)

دلا شب ها نمی نالی به زاری

سر راحت به بالین می گذاری

تو صاحب درد بودی ناله سر کن

 خبر از درد بیدردی نداری

بنال ای دل که رنجت شادمانی است

بمیر ای دل که مرگت زندگانی است

میاد آندم که چنگ نغمه سازت

ز دردی بر نیانگیزد نوایی

میاد آندم که عود تار و پودت

نسوزد در هوای آشنایی

دلی خواهم که از او درد خیزد

 بسوزد عشق ورزد اشک ریزد

به فریادی سکوت جانگزا را

 بهم زن در دل شب های و هو کن

و گر یاری فریادت نمانده است

چو مینا گریه پنهان در گلو کن

صفای خاطر دل ها ز درد است

 دل بی درد همچون گور سرد است



نویسنده:   سارا(86/6/30 ::  2:30 عصر)

     چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
                        چه  نکوتر  آنکه  مرغی  ز قفس  پریده     باشد

انگار یک طلسم عجیب به لبهام قفل خاموشی زده و نمی تمنم قصه دردآلود ناگفته‏ای را که مثل زنجیری روحم را در بر گرفته و آزرده کرده بازگو کنم. نمی‏دونم چرا سرنوشت اینچنین چهره‏ای تلخ به خود گرفته؟! مگرنه اینکه من می‏گفتم این ماییم که سرنوشت را می‏سازیم اما امروز من مغلوب تبسمی افسرده بر لب دارم. ترانه‏ای که مدتها در انتظارش بودم در افقی سرد خاموش شد... 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

صفحه اصلی

شناسنامه

ایمیل

 RSS 


کل بازدید:3419

بازدید امروز:3

بازدید دیروز:0


پارسی بلاگ

وبلاگ های فارسی

بخش مدیریت




اوقات شرعی


درباره خودم

عجب درد تاریکیست  درد خواستن

لوگوی خودم

عجب درد تاریکیست  درد خواستن






اشتراک

 
>

آرشیو

پاییز 1386
تابستان 1386

. با پارسی بلاگ نویسندگی را آغاز کنید